چرا برخی افراد به غیبت کردن علاقه دارند؟
تاریخ انتشار: ۴ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۷۱۸۰۰
دلیل اصلی غیبت و حرف زدن پشت دیگران کدام شخصیتها بیشتر غیبت میکنند؟ چه کسانی غیبت میکنند؟ کسانی که غیبت می کنند دچار وسواس فکری هستند! چه کسی ضرر میکند؟ چگونه غیبت را درمان کنیم؟ نتیجه گیری دلیل اصلی غیبت و حرف زدن پشت دیگران
به گزارش اقتصاد آنلاین، ابتدا باید این بیماری را شناخت و مصادیق مختلف آن و راه های نفوذ و آثار و عوارضی که این بیماری بر روح می گذارد، نیز آثاری که بر سرنوشت مادی، معنوی، دنیوی و اخروی دارد، شناخته شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
برای روشن شدن مطلب قصه زیر را با دقت و تامل مرور بفرمایید.
روزی مردی به دنبال سقراط فیلسوف می رود و به او می گوید:
سقراط گوش کن. من باید برایت بگویم دوستت چگونه رفتار کرد!
سقراط پاسخ می دهد: فوراً حرفت را قطع می کنم. آیا حرفی را که میخواهی به من بگویی از سه صافی گذرانده ای؟
و چون مرد او را با ابهام نگاه می کرد، اضافه کرد:
بله، قبل از سخن گفتن، بایستی همیشه آن چه را می خواهیم بگوییم از سه صافی بگذرانیم.
آیا تو دیده ای که آنچه تو باید به من بگویی، کاملاً صحیح است؟
نه من آن را از کسی شنیده ام و...
باشد! ولی گمان می کنم که حداقل آن را از صافی دوم که خوبی می باشد، گذرانده ای. آن چیزی را که میخواهی برای من تعریف کنی، چیز خوبی است؟
مرد اول تامل می کند و سپس پاسخ میدهد:
نه، متاسفانه، چیز خوبی نیست، بلکه بر عکس....
فیلسوف میگوید: حالا برویم سراغ صافی سوم.آیا چیزی که می خواهی برای من تعریف کنی برای من مفید خواهد بود؟
مفید؟ نه دقیقا....
سقراط می گوید: پس راجع به آن دیگر حرفی نزنیم! اگر آن چیزی که می خواهی به من بگویی، نه حقیقت دارد، نه خوب است و نه مفید، ترجیح می دهم آن را ندانم و حتی به تو توصیه می کنم آن را فراموش کنی.
کدام شخصیتها بیشتر غیبت میکنند؟برخی افراد بدگو، علاوه بر داشتن حقارت، استرس بالایی دارند و مبتلا به وسواس فکری هستند. حتماً دیدهاید کسانی را که به غیبت کردن و بدگویی دیگران مشهورند.
تذکر دادن دیگران هم، آنها را از کارشان باز نمیدارد و آنها با توجیههای مختلف به کارشان ادامه میدهند. گاهی خود این افراد هم به این ضعفشان معترفند، اما میگویند: "نمیتوانند" این عادت بد را ترک کنند. این "نتوانستن" و ضعف در برابر بدگویی کردن، از وجود یک مشکل در شخصیت آنها حکایت میکند. مشکلی که شاید بزرگ باشد اما درمانش همیشه ممکن است.
چه کسانی غیبت میکنند؟افرادی که عادت به غیبت کردن دارند و مرتب از دیگران بدگویی میکنند در علم روانشناسی خصوصیات شخصیتی خاصی دارند. تمام افرادی که از احساس حقارت درونی رنج میبرند، سعی میکنند احساس خودشان را به دیگران نسبت دهند و آن را فرافکنی کنند. آنها دیگران را تخریب میکنند تا با این موازنه منفی حال خودشان را بهبود ببخشند و احساس حقارت خود را التیام دهند. آنها دیگران را هم پایین میآورند و تحقیر میکنند تا با برجسته کردن معایب و ضعفهای معمولی آدمها که در همه وجود دارد و طبیعی است، آنها را خوار و خفیف کنند. افرادی که زیاد غیبت میکنند و به این کار عادت دارند، علاوه بر احساس حقارت به شدت دچار اضطراب هستند. وقتی این اضطراب شدت پیدا میکند، این افراد مبتلا به یک سری اجبارهایی میشوند و برخی اعمال اجباری را انجام میدهند. این اعمال اجباری که همان «اعمال وسواسی» است و به طور وسواسگونه عمل میکند و خودش را در حوزههای مختلفی نشان میدهد.
کسانی که غیبت می کنند دچار وسواس فکری هستند!باور اکثر مردم این است که اعمال وسواسی به وسواس در تمیزی و مثلا آبکشی محدود میشود، اما این طور نیست. ما وسواسهای مختلفی داریم که در حوزههای مختلف عملکرد بروز پیدا میکند. مثل وسواس در کنترل کردن، وسواس در انجام مناسک، مراسم و وسواسهای فکری که منجر به شروع افکار منفی و آزاردهندهای میشود. این افکار میتواند خودش را در اشکال مختلفی، مثلاً در قالب گفتوگوهای طولانی نشان دهد. پس یکی از علائم وسواس همین پرگویی و پرحرفی است. این عمل یک کار اجباری و وسواسگونه است. بنابراین برخی افراد بدگو، علاوه بر داشتن حقارت، استرس بالایی دارند و مبتلا به وسواس فکری هستند. آنها دائماً در مورد دیگران افکار منفی دارند و از آنها بدگویی میکنند. این وسواس فکری آنان را وادار میکند در قالب گفتوگوهای طولانی، در مورد دیگران بدگویی و به اصطلاح غیبت آنها کنند. این افراد مبتلا به اجبار در بدگویی از دیگران هستند و غیبت کردن در آنها تبدیل به یک عمل وسواسگونه میشود. بدگوییهایی که ریشهاش در حقارت و اضطراب بالای این افراد است.
انجام عمل غیبت که در این افراد به صورت اجباری بروز پیدا میکند موقتا باعث آرامش فرد میشود. اما رفتهرفته سطح اضطراب او دوباره افزایش پیدا میکند و نیاز به تخلیه افکار منفی و وسواس گونه مجدداً بروز پیدا میکند.
جالب است که انجام عمل اجباری بدگویی از دیگران در افرادی که مبتلا به این نوع وسواس فکری هستند، معمولاً احساس عذاب وجدان را هم به همراه میآورد، ولی آنها خودشان را مجبور میدانند به کارشان ادامه دهند! شخص وسواسی به مرحلهای میرسد که میگوید: دست خودم نیست.
چه کسی ضرر میکند؟غیبتکردنهای دائمی این افراد شخصیت آنها را در ذهن دیگران تخریب میکند و آنها را از این میترساند که این فرد یک روز پشت سرشان بدگویی و شخصیت آنها را نزد دیگران خراب کند. این را باید بهخاطر داشت که فرد با غیبت کردن، خودش را در نزد دیگران کوچک و خوار میکند، چون نشان میدهد او نمیتواند خوبیهای بسیار زیاد دیگران را ببیند و بدیهای کمی که در وجود آنها هست را بزرگ میکند و به دیگران میگوید. آدمی که همیشه بدیهای دیگران را میبیند و خوبیهایشان را فراموش میکند و بدیها را نزد دیگران بازگو میکند، در نزد شنوندهها فرد حقیر و ضعیفی است. این حقارت باعث میشود فردی که بدگویی میکند توسط دیگران بایکوت شود و همیشه این ترس را در دیگران ایجاد میکند که ممکن است روزی آنها هم قربانی بدگوییهای او شوند.
چگونه غیبت را درمان کنیم؟این حقارتها را میشود با مراجعه به یک مشاور یا روانشناس درمان کرد و فرد را از طریق ایجاد نگرشهای جدید در زندگی و شناسایی نقاط قوت به خودش امیدوار کرد. این امیدواری باعث میشود که او با خودش به صلح و آشتی برسد و به انسجام شخصیتی دست پیدا کند و دست از بدگویی از دیگران بردارد. چنین فردی دیگر تنها نمیماند و میتواند ارتباطاتش را با دیگران حفظ کند و این برای همه لازم است. وقتی رفتار انسان برای دیگران آزاردهنده باشد باعث میشود تنها بماند و همین تنها ماندن موجب افسردگی و افت عملکردش میشود و به او آسیب میرساند. بنابراین لازم است هر فردی که مبتلا به یکی از رفتارهای آسیبزننده اجتماعی مثل غیبت، تهمت، حسادت و... است که موجب آسیبرساندن به رابطهاش با دیگران میشود، در پی درمان این رفتارها باشد و سعی کند آنها را رفع کند.
نتیجه گیریغیبت یکی از بزرگترین عیوب اخلاقی است که در اخلاق اسلامی هم از آن بسیار صحبت شده و مسلمانان از غیبت کردن به شدت نهی شدهاند. شاید هیچ عملی در اسلام به اندازه غیبت بد و ناروا دانسته نشده باشد. دلیلش هم روشن است. غیبتکردن دوستیها را تبدیل به دشمنی میکند و باعث میشود حسن ظن و خوشگمانی جایش را به بدگمانی بدهد. این بدگمانی وحدت و دوستی را از بین میبرد و باعث ایجاد تفرقه میشود که از آسیبهای بزرگ جامعه است.
اگر کسی از عیوب خود آگاه شود، هرگز در صدد عیب جویی دیگران بر نمی آید. انسانی که خود را سراپا عیب و نقص می بیند، شرم دارد از این که دیگران را به خاطر همان عیوب سرزنش کند.
امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «بدترین مردم کسی است که عیبهای مردم را دنبال کند و عیب خود را نبیند».
منبع: ویرگول
منبع: اقتصاد آنلاین
کلیدواژه: غیبت کردن غیبت می کنند باعث می شود غیبت کردن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۷۱۸۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اگر میخواهید شاد باشید این عادتها را کنار بگذارید
شادی ما گاهی در دستان عادتهای روزانه مان قرار دارد. اگر در زندگی خود احساس شادی نمیکنید، ممکن است به خاطر برخی کارهای روزانه تان باشد تشخیص آنها همیشه کار درستی نیست، اما وقتی پیدایشان کنید، با کنار گذاشتن شان میتواند زندگی خود را واقعاً تغیییر دهید.
در ادامه از عادتهای روزانهای خواهیم گفت ممکن است سد راه رسیدن شما به شادی باشند. با دست کشیدن از آنها احتمالاً بیش از هر وقت دیگری احساس شادی خواهید کرد.
۱- خودمراقبتی ندارید
در جریان پر مشغلهی زندگی، بسیاری از اوقات از خود مراقبتی غفلت میشود اما خودمراقبتی امری اختیاری نیست، بلکه برای سلامت روان ما ضروری است.
خودمراقبتی فراتر از ظاهر، ذهن، بدن و روان ما را تقویت میکند.
خودمراقبتی یعنی در اولویت قرار دادن سلامت خود، از خوردن غذاهای سالم و داشتن خواب تجدید قوا کننده گرفته تا پرخوریهای گهگاه لذتبخش.
غفلت از خودمراقبتی مخرب و زمینه ساز اضطراب، خستگی و نارضایتی از زندگی خود است.
۲- برنامهی روزانهی خیلی شلوغی دارید
همیشه هر چه بیشتر، بهتر نیست مستأصل شدن از کارها منجر به احساس اضطراب و ناراحتی میشود. شما باید کیفیت را به کمیت ارجحیت دهید به جای گنجاندن همهی کارها در یک روز، تمرکز خود را روی چیزی که واقعاً مهم است، بگذارید.
وقتی برنامهی روزانه تان را خیلی شلوغ میکنید، موفق نمیشوید بسیاری از آنها را انجام دهید و به همین دلیل احساس شکست میکنید اما کمیت اهمیتی ندارد و مهم این است که بتوانید کارهای مهم را درست انجام دهید.
۳- دائماً خودتان را با دیگران مقایسه میکنید
در عصر دیجیتال، راحت میشود در دام مقایسهی خود با دیگران گرفتار شد ما زندگی بی عیب و نقص دیگران را در شبکههای اجتماعی میبینیم و احساس بی کفایتی میکنیم اما نکته اینجا است که تحقیقات نشان داده کسانی که خود را با دیگران مقایسه میکنند، احتمال حسادت، کمبود اعتماد به نفس و افسردگی در آنها بیشتر است.
هر کسی مسیر زندگی خودش را دارد، با چالشهای مخصوص به خودش به جای مقایسهی خود با دیگران، تمرکز خود را روی رشد و پیشرفت خودتان بگذارید.
۴- به علائق خود بی اعتنا هستید
در زندگی شلوغ و پرشتاب روزمره، بسیاری از اوقات علائق مان مورد غفلت قرار میگیرند در حالی که آنها جرقههایی هستند که روح ما را گرم و نورانی میکنند و به زندگی مان هدف میدهند غفلت از علائق خود باعث حس پوچی میشود و ما را در دریایی از پتانسیل محقق نشده سرگردان میکند اما حقیقت این است که علائق شما صرفاً یک سرگرمی نیستند، بلکه جوهرهی وجودتان هستند چه نقاشی کردن باشد، چه عکاسی و چه سفالگری، برای چیزی که به روح تان گرما میبخشد، وقت جور کنید حتی اختصاص چند دقیقه در روز میتواند آتش درون مان را شعله ور نگه دارد.
۵- کینهای هستید
همهی ما به نحوی از سوی دیگران رنج دیده یا مورد بدی قرار گرفته ایم. این بخشی از انسان بودن است اما کینه توزی و نگه داشتن دلخوری نه کسی که به ما بدی کرده، بلکه خود ما را اذیت میکند.
کینه توزی میتواند شادی ما را بگیرد و باعث شود احساس تلخی و ناخشنودی کنیم مثل به دوش کشیدن باری سنگین میماند که با گذشت زمان سنگینتر و سنگینتر میشود از سویی دیگر، بخشش رهایی بخش است بخشش به ما این امکان را میدهد که از بتوانیم درد و رنج خلاص شویم و زندگی مان را به پیش ببریم.
منظور این نیست که آنچه که رخ داده را فراموش یا از آن چشم پوشی کنید، بلکه کافی است تأثیر و کنترلی که روی ما دارد را رها کنیم.
۶- شکرگزار نیستید
تغییر تمرکز خود از چیزهای اشتباه به چیزهای درست، زندگی تان را متحول میکند سپاسگزاری یک شادی بخش قدرتمند است که معجزه میکند این کار توجه ما را از کمبودها به سمت فراوانیها میبرد و زیبایی درون حتی کوچکترین گنجهای زندگی را هم آشکار میکند.
سپاسگزاری باعث احساس رضایت و خشنودی میشود هر روز وقتی را به فکر کردن دربارهی داشتههای زندگی تان اختصاص دهید؛ از آغوش گرم خانواده تا یک لیوان چای داغ.
۷- از گفتگوهای دشوار خودداری میکنید
فکر دعوا یا مقابله برای بسیاری از ما اذیت کنند و تلاش میکنیم به همین دلیل، تلاش میکنیم از گفتگوهای دشوار دوری کنیم اما با این کار فقط اجازه میدهیم مشکلات بزرگتر شوند، امری که ناراحتی بیشتری برای ما ایجاد میکند.
خودداری از گفتگوهای دشوار میتواند منجر به سوء تفاهم و دلخوری شود اما داشتن شجاعت پرداختن به مشکلات میتواند آرامش برقرار کند و روابط را بهبود ببخشد.
منظور دعوا کردن یا پیدا کردن مفصر نیست، بلکه منظور این است که بتوانید احساسات تان را ابراز کنید و به یک تصمیمی برسید.
۸- روی گذشته یا آینده تمرکز میکنید
چه مرور اشتباهات گذشته باشد و چه نگرانی برای احتمالات آینده، تمرکز بیش از اندازه بر روی گذشته یا آینده میتواند شادی فعلی مان را از ما بگیرد به خاطر داشته باشید که گذشته محل رجوع است، نه محل سکونت آینده هم هیچ قطعیتی ندارد. تنها لحظهای که ما واقعاً آن را در اختیار داریم زمان حال است.
زندگی در زمان حال یعنی غرق کردن کامل خود در زندگی و یافتن شادمانی در لحظات هر روز خود.
۹- از روابط خود غفلت میکنید
در نهایت مهم این نیست که چقدر پول درمی آوریم، چقدر موفق هستیم و یا چقدر دارایی و مال داریم مهم روابطی است که ما با دیگران برقرار میکنیم. غفلت از روابط خود میتواند به ما احساس تنهایی و انزوا دهد اما صرف وقت برای روابط مان میتواند به ما احساس شادی، رضایتمندی و تعلق دهد چه صرف وقت با خانواده باشد، چه دیدار با دوستان قدیمی و چه پیدا کردن دوستان جدید، تقویت روابط مان میتواند تأثیر به سزایی در شادی ما داشته باشد.
منبع: روزیاتو
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی